روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان
روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان

ترخیص

انشالله مریم امروز ظهر مرخص میشه. دیشب توی ccu تنها بود. یه مقدار از نظر اکسیژن مشکل داشت که خوشبختانه حل شد.

دیشب یه مقدار راه رفت و امروز با دو تا درن که بهش وصله مرخص میشه.

درن یا drain یه وسیله هست برای تخلیه ترشحات( چیزی شبیه ساکشن)

خوبی روزهای بیماری و سخت اینه که می گذره! اما امیدوارم به خیر...

شعر را برای دکتر فرستادم و تشکر کرد 

شعر برای دکتر

شاعر نیستم اما گاهی دلی یه جیزاهایی مرتکب میشم. لحظاتی قبل این شعر را برای دکتر گفتم... 

بعد از خدا امید ما، دستانت ای مرد

ای مایه ی آرامش و پایان هر درد
ای مرد فاضل، ای طبیب خوب و خوشنام
دادی به قلب ما سکون و شوق و آرام
کردی برون از سینه ی ما توده ها را
شافی شدی ای عالم الابدان، خدا را
*عباس* نامت ای تو معنای شرافت
*دکتر علی بخشی*، درخشانست نامت
نور خدا در زندگیتان باد تابان
ای فخر میهن، با اصالت مرد مردان
هم نور دیده هم عزیز و مهربانید
فرزند پاک و مفخر فرهنگیانید
در وصف شکر لطفتان من ناتوانم
با این زبان قاصر خود، قدردانم

توده ها

دو توده ی استخراج شده و بخش سوم از بافت سینه که خارج شده بود را دیدم.

حتی اگر بلاگ اسکای اجازه بدهد بارگذاریش می کنم. 

ریکاوری طولانی

بر اساس خوش شانسی دکتر مریم را دیدم و اطهار داشت عمل خوب بوده.

عمل حدود دو ساعت طول کشید، 

اما  الاندو ساعته که توی ریکاوری هست و ظاهرا شرایطش پایدار نشده.

دروغ نمی گم! کمی نگران بودم، اما به لطف خدا و فدرت مریم امیدوارم.

مریم همیشه مشکل فشار خون پایین داشته و این اواخرضعف جسمی، اما اشنالله تا نیم ساعت دیگه با شرایط خوب بیرون میاد...

باید سریع آماده مرحله ی دوم بشیم.( شیمی درمانی )