امروز تولد پسر بزرگمون بود. مریم لباس عادی پوشید و در عکسهادرن رو مخفی کردیم. قبل از جشن کوچیکمون،. دل من خیلی گرفت.... جای درنها و و بخیه ها و درون بدن مریم خیلی می سوزه و اذیت میشه.
اگر قاب دکتر آماده شده بود، امروز عصر هم می. شد درنها رو کشید، اما با توجه به تعطیلی فردا، این اتفاق تا پس فردا به تعویق افتاد....
حجم ترشحات درنها امشب 34 میل بود.
مریم با همه صبوریش، ناخواسته بهانه گیری می کنه و منم طاقتم کم شده....
خدایا کمکم کن
شب اول هفتاد میل
شب دوم چهل و هشت میل
و شب سوم پنجاه میل
شب چهارم سی و پنج میل
و شب پنجم سی و چهار میل