امروز صبح وقتی سروش را به مدرسه رساندم در برگشت یک ریز از فکر درد مریم گریه می کردم...
خیلی نگرانم
شرایط
درد مریم
بچه ها
فشار روی همه مون...به قول مریم خدایا سخت ها را برامون آسان کن
سوزش زخمهای عمل، حمل درن، یبوست وحالت تهوع از جمله مشکلات مریم هست.
زهرا با زری خواهر مریم آدم خاصیه.... بگذریم!
روز قبل عمل زنگ. زده بود گ اعلام کرده بود مامانشو خواب دیده که با تشر ازش خواسته جویای احوال مریم بشه.
این یعنی پدر و مادر فوت شده ی مریم نگرانشن...
مثل پدر و مادر من که چند روزه جانفشانانه سعی می کنند شرایط خوبی رو برای مریم و ما فراهم کنند.
نکته جالب دیگه شکی هست که همسر کوچکترین داداشم کرده و با گریه می. گه احساس می. کنم برای یکی تون اتفاقی افتاده...
مریم دختر مقاومی هست.
اما امروز درد می کشید مه البته بعد از عمل طبیعیه.
ترشحات جمع شده در درن را اندازه گیری کردیم که 65 میل شد.
دکتر گفت که حداقل تا شنبه بایددرتها وصل باشه و البته این مریمو اذیت می کنه....
درنها طوری به مریم وصل شدهمه رو به پایین هست و این ظاهرا نکته ی مثبتی هست.
مریم کمی عصبی و بی حوصله شده که به خاطر دردها و نگرانی نراحل درمانی هست.
دعا کنید دوستان.
انشالله مریم امروز ظهر مرخص میشه. دیشب توی ccu تنها بود. یه مقدار از نظر اکسیژن مشکل داشت که خوشبختانه حل شد.
دیشب یه مقدار راه رفت و امروز با دو تا درن که بهش وصله مرخص میشه.
درن یا drain یه وسیله هست برای تخلیه ترشحات( چیزی شبیه ساکشن)
خوبی روزهای بیماری و سخت اینه که می گذره! اما امیدوارم به خیر...
شعر را برای دکتر فرستادم و تشکر کرد