روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان
روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان

12- شیمی درمانی قسمت دوم (یادداشت دوازدهم روبان صورتی پیشکسوت)


و اما بعد تزریق بخاطر داروهای ضد حساسیتی که به بیمار میدن عمدتا" تا دو سه روز حالت خواب آلودگی وجود داره، دوباره سرپا میشین یه هفته ای همه چی عادی میشه تا دوز بعدی دارو ... اگه کسی اطرافتون نیست که بتونید رو کمکش حساب کنید از قبل برای این سه روز خرید هاتون رو انجام بدین و غذاهای سبک تو یخچال داشته باشین.


که تو این دوره هرچی به دکترو  پرستار بگین و از عوارض داروها شکایت کنید بهتون میگن: عادیه  و تحمل کن:)

جوابی ناجوانمردانه اما صادقانه اس ...


بسته به نوع دارو و مقاومت بدن، ممکنه برای عده ای تزریق دارو بصورت مرحله ای و آهسته انجام بشه ... یعنی بعضیا صبح میرن بیمارستان، تزریق رو انجام میدن و عصر برمیگردن خونه ... بعضیا هم یک الی دو روز بیمارستان بستری میشن که دارو کم کم به بدن تزریق بشه ...  آدم خسته میشه ، کلافه میشه و گاها" نا امید ... یکی از خوبی های بیمارستان رفتن اینه که میبینی یکی آخرهای جلسه شیمی درمانیشه و تو امیدوار میشی که به زودی به این مرحله میرسی ... میبینی یکی تازه اومده برای شیمی درمانی و به خودت افتخار میکنی که غول مرحله های قبل رو شکستی و هنوز زنده ای و تو دلت بهش پز میدی :))

دیدین این خانوما جمع میشن و از تجربیات آرایشگاه و دکترهای زیباییشون حرف میزنن ... زمان انتظار تزریق هم همینشکلیه ... با این تفاوت که از کلاه گیس و کرم های مرطوب کننده حرف میزنیم ... پرستارهای خوش اخلاق و خوش تیپ رو گزینش میکنیم و چون همه تلاش میکنن که روحیه خودشون رو حفظ کنن و به دیگران هم روحیه بدن، جو خوبی داره.

 یه توصیه بهتون میکنم سعی کنید ارتباط بگیرید با بقیه بیماران و به اصطلاح یبس نباشید!  :))


با هر بار شیمی درمانی شما یه قدم به آخر درمان نزدیکتر میشین ... و هربار خسته و نا امید شدین، به این فکر کنید که روزهای اول حتی فکرشم نمیکردین بتونین این روزها رو تاب بیارین ، ولی از پسش بر اومدین!

 

تهوع یکی از رایج ترین عوارض شیمی درمانیه ... مثل دوران بارداری ...با این تفاوت که اون موقع یه بچه بدنیا میاد و الان یه :من جدید! از اونجایی که ما حتی در زمان چاقی هم میخوایم یه چیزی بخوریم که لاغر شیم باید بگم که داروهای ضد تهوع زیادی وجود داره که دکتر حتما بهتون میده و خوردن و بوییدن لیمو  - نه شربت آبلیمو( بخاطر شکر) - کمک کننده هست. 


یکی از عوارض داروها میتونه خشکی پوست باشه که هم برای جلوگیری از این خشکی پوست و هم زیرسازی و آماده سازی برای پرتو درمانی حتما کرم یا لوسیون بدون عطر دم دستتون باشه و دست و دلبازانه از بالا تا نوک انگشتان پاتون رو چرب کنید ...  


شیمی درمانی مثل دوران پیله بستن کرم ابریشمه که بعدش پروانه از پیله میاد بیرون ...  شما در طول دوران درمان موهاتون میریزه و بعدش موهایی جوان و جوندار رو تجربه میکنید ... ممکنه پوستتون خشک بشه و پوست تازه جایگزین خواهد شد ... یا ممکنه ناخن هاتون سیاه بشن و زیرش ناخن هایی قشنگ رشد کنن ...   به جای اینکه غصه ی این از دست دادنها رو بخورین تمرکزتون رو بزارید روی پروسه زیبای تلاش و مقاومت بدنتون ... و یه ماچ از شونه های خودتون بکنید که بدنتون انقدر قشنگ و صبورانه دارن روند درمان رو تحمل میکنند و مثل شیر جلوی غول سالاطون مقاومت میکنند.


همه تو دوران زندگیمون آنفولانزا رو تجربه کردیم ... خستگی بعد شیمی درمانی مثل خستگی آنفولانزا هست ... با استراحت و خوردن ویتامین سی بهش غلبه کنید ... به خودتون حق بدین که خسته باشید و بیشتر از قبل نیاز به خواب داشته باشین ... هرچه باشه شما الان یه سرباز هستین که بیست و چهارساعته مشغول مبارزه و جنگ با سلولهای چموشه :) و هر چه از روز تزریق میگذره شما هم مقاومتر میشین و به روزهای اوجتون برمیگردین تا برسین به دوز بعدی شیمی درمانی.


یکی از عوارض شدید من در اواسط تزریق ها، خارش شدید بدن و بخصوص کف پا و دستهام بود ... در حدی که با برس یا پشت فرش خودمو میخاروندم و دائما یخ میزاشتم روی بدنم ... منشی و پرستارها میگفتند عادیه ولی من چند روز جهنمی رو گذروندم تا بالاخره یه روز رفتم بیمارستان و پزشک از نزدیک دید حجم خارش بدنم چقدر زیاده، فهمید به نوع دارو حساسیت دادم! که چون داروی دوز بعدی رو هم خریده بودم با خوردن 18 تا قرص در روز جلوی خارش مجدد رو گرفت و از سری بعد داروی منو تغییر داد ... درسته که میگن همه چی عادیه ولی اگه نازک نارنجی نیستین و آستانه تحملتون بالاست، بدونید هر چیزی هم لزوما عادی نیست :) 


هرچه به آخرهای شیمی درمانی نزدیک میشین، احتمالا انرژی شما هم کمتر میشه اما طاقت بیار رفیق... تموم میشه! وقتی آگاه هستی که داری مسیر درست رو طی میکنی، مطمئنا تحمل بیشتری داری ... به خودت حق بده که گریه کنی و کم بیاری ولی برای مدت کوتاه! نباید اجازه بدی تسلیم شی! 


اگه تو مسیر درمان، همراه داری هوای خانواده و دوستات که کنارت هستند رو داشته باش ... 

 همیشه اطرافیان آدم خیلی بیشتر از خود بیمار اذیت میشن ...  بخاطر اونا هم که شده تلاشتو کن که قوی بمونی تا این مسیر به پایان برسه ... ازشون تشکر کن و بهشون بگو که قدر بودنشون رو میدونی ... 


در حمام زمان شیمی درمانی از آب داغ و کیسه کشی فرار کنید ... همون گربه شور گزینه ی مناسب این دورانه :) موها هم که رفتن تعطیلات و همین کمک میکنه زمان حمام کوتاهی داشته باشین.بعدشم که حسابی بدنتون رو  چرب کنید.


یه مورد مهم اینه که چون سیستم ایمنی بدن بوسیله داروها پایین میاد تا سلول های سرطانی رو از بین ببره دو چندان باید مراقب خودتون و سلامتیتون باشید ... تعارف رو کنار بزارید و اگه کسی بیمار هست اجازه ندین بیاد پیشتون و حتما ماسک بزنید ...

 برای مسواک حتما از مسواک نرم و خمیردندان بچه ها استفاده کنید چون اون طعم نعنای خمیر دندون که درحالت عادی باعث خنک شدن دهان میشه، در زمان شیمی درمانی ممکنه باعث سوزش زبون بشه.


نگه داشتن رب انار توی دهان و کم کم خوردنش کمک کرد که دهانم آفت نزنه و اخیرا یه دارویی پیدا کردم به اسم آفتین که آفت دهان رو تو ده ثانیه از بین میبره! فقط نمیدونم تو دوران شیمی درمانی آدم تحمل اون سوزش اولیه رو داره یا نه.


ناخن هاتون رو از ته نگیرید، برای پیشگیری از انتقال بیماری ها کاشت ناخن به صلاح نیست ولی میتونید لاک بزنید :)


یه نکته ای که به ذهنم رسید اینه که برنامه اتون رو طوری تنظیم کنید که گرفتن و پیدا کردن داروها رو اوایل هفته انجام بدین، یعنی یک هفته قبل از شروع تزریق نسخه ی پزشک رو داشته باشین که اگه دارویی نبود و مجبور شدین برای پیدا کردنش داروخانه های زیادی رو بگردین یا حتی بعلت کمبود دارو نیازمند تغییر نسخه ی پزشک بود، تایم کافی داشته باشین و تا حد امکان بخاطر مشکلات دارویی، جلسات تزریقتون عقب نیافته.

11.شیمی درمانی قسمت اول (یادداشت یازدهم روبان صورتی پیشکسوت)

به شخصه وقتی جواب پاتولوژیم اومد اونقدری که از شیمی درمانی میترسیدم، از خود سرطان نمیترسیدم :))

اسم شیمی درمانی ترسناکه ولی بهتون قول میدم اونقدری که اسمش ترسناکه، خودش ترسناک نیست... 


لطفا جلو جلو نرید از پروسه های بعدی شیمی درمانی و عوارضش پرس و جو کنید ، چون دونستنش کمکی نمیکنه و فقط اضطرابتون رو زیاد میکنه که همین استرس باعث کم شدن مقاومت بدن تون میشه، چیزی که ما تا پایان مسیر بهش نیاز داریم!

اگر کسی در اطرافیانتون هست که این دوره رو پشت سر گذاشته ازش بخواهید تغییرات یا مراقبت های هر مرحله رو بعد از تزریق بهتون بگه.اینکه بعد از دوز اول بخوان تمام عوارض احتمالی آخرین جلسه شیمی درمانی رو رنگی براتون تعریف کنند اصلا درست نیست.

شاید غول شیمی درمانی، تغییرات ظاهریه ... مثل ریزش مو و خشک شدن پوست ... 

شما فرض کنید تو بدنتون یه مهمون ناخونده ای اومده که هنوز نیومده ،صاحبخونه شده، جا خوش کرده و با زبون خوش نمیره ... برای اینکه از بدنتون بیرونش کنید یه دوره ی گذار رو باید تحمل کنید ...  داروی شیمی درمانی همچین با اقتدار به سلولهای سرطانی حمله میکنه تا جلوی  رشد و تکثیرشونو بگیره ...  بعد دارو نمیتونه تمایز قائل بشه که مثلا" تو سلول خوبی هستی کاریت ندارم ، اما تو پدرمو درآوردی پس کارت ساخته اس! ... خشک و تر باهم میسوزن و برای همینه که با اینکه هدف از بین بردن سلولهای سرطانیه، اما بقیه بدن مثل پوست و مو هم تحت تاثیر قرار میگیرن و تقاص پس میدن :)) 

در نهایت چیزی که مهمه، اینه که سلول سرطانیه میره و موهای جدید و قشنگ و پوست تازه شاداب جایگزین میشه. پس طاقت بیار رفیق :)


اگه پزشک براتون شیمی درمانی رو تجویز کرد قبل از شروع درمان برید و ابروهاتونو تتو کنید و اینو بزارید تو اولویت بخاطر حفظ روحیه ی خودتون ... آقایون هم میتونند این کارو کنند و اگه جای خوبی رو انتخاب کنند بعد درمان اصلا" تتو ها مشخص نیست و صرفا ابروهاشون پرپشت تر نشون داده میشه.


تو همون جلسه اول موها نمیریزه ولی بهتره اگر موهای بلندی دارید تا قبل از شروع شیمی درمانی تو دو مرحله موهاتونو کوتاه کنید و بعدهم یک هفته بعد از اولین شیمی درمانی کامل کوتاه کنید یا حتی با تیغ قشنگ کف سرتون رو تی بکشید :)) 

 من موهامو کچل کردم ولی ریزش موی شیمی درمانی اینطوریه که یهو تو دو سه روز کل موها شروع به ریزش میکنند و روان آدم بهم میریزه، برای من همون موهای کوتاه نیم سانتی که میومد توی دستم و میچسبید به روبالشی خیلی ناراحت کننده بود و با اینکه حال روحیم بهم ریخته بود، همون روز با تیغ کف سرمو برق انداختم.یعنی نشستم برا دونه دونه موهایی که میومد تو دستم عزاداری کنم، یهو همشونو زدم بعد تو همون حموم یه عزاداری یکجا برای موهای از دست رفته انجام دادم و تمام!


اینو فقط برای روحیه دهی نمیگم، اما این دوره کچلی قشنگی های خودشو داره! فکر کن از این ور میری زیر دوش و از اون طرف میای بیرون ... کل حموم میشه سه دقیقه! اصلا به صرفه اس به جای اینکه بری صورتتو بشوری سرراه یه دوش بگیری و بیای، انقدر که روند حمام زود پیش میره :))


یه چیزی هست به اسم کلاه یخ که در تمام طول تزریق داروی شیمی درمانی میزارن روی سرشون تا موهاشون نریزه ، پیشنهاد نمیدم چون: 

اولا اگه یه قسمتی از سرتون با کلاه یخ در ارتباط نباشه اون قسمت دچار ریزش مو میشه. تو داروهای شیمی درمانی معمولا" داروهایی هست که اثر خوا ب آوری دارند  و ممکنه زمانیکه خوابتون برده کلاه از روی سرتون جابجا بشه.

دوما"  کسانیکه کنارم بودند و از این کلاه استفاده میکردند معتقد بودند تحمل یه کلاه یخی روی سر همزمان با تزریق داروی شیمی درمانی خیلی آزاردهنده هست ... 

یه کلاه گیس سبک با موهای کوتاه بگیرید که دم دستتون باشه، برای وقتایی که بیرون هستید یا حتی برای حفظ روحیه ی خودتون خیلی موثره ... یادتون باشه که شما خودتون باید مراقب روحیه و بدن خودتون باشید و اگه روحیه اتون رو ببازید همش درحال ناله و گریه باشید آدمهای اطرافتون هم روحیه اشونو میبازن و ازتون فاصله میگیرن.

اگه مثل من حسرت موهایی پرپشت و بلند داشتید هم ، میتونید یه کلاه گیس باموهای بلند و بلوند بگیرید برای زمانهای قرطی بازی :) ولی تاکیدم روی کلاه گیس سبک با موهای کوتاه بخاطر راحتی در استفاده اش هست.


نکته بعدی چرب کردن پوست بدن بصورت مداوم و پیوسته هست ... یکی از عوارض جانبی داروهای شیمی درمانی از دست دادن آب بدن و خشکی پوست هست و بخصوص اگه در ادامه روند درمان پرتودرمانی هم داشته باشید این خشکی پوست بیشتر میشه با این تفاوت که تو پرتو درمانی اجازه نداریم به بدنمون کرم بزنیم پس بهتره از قبل حسابی خودمونو بسازیم :)


و یه نکته هم که شاید علتش، همین خشک شدن پوست باشه اینه که، بعضا پیش میاد که پوست بدن تیره و یا پوسته پوسته بشه ... اگه بهش برخوردین بدونید عادیه و بعد دوره درمان بدن به شرایط قبلش برمیگرده و دوباره سفید بلوری میشین

10.پورت (یادداشت دهم روبان صورتی پیشکسوت)

همیشه اولین توصیه من به بیمارانی که کاندید شیمی درمانی میشن، گذاشتن  پورت هست.

بنظر منی که از آمپول و آنژیوکت میترسم، یکی از سخت ترین مرحله ها رگ گرفتن جهت تزریق داروی شیمی درمانی هست ... , و متاسفانه تعداد پرستارهایی که در عملیات رگ گیری مهارت داشته باشن زیاد نیست . بعضی وقت ها بارها و بارها رگ گیری انجام میشه و نه تنها بیمار اذیت میشه، بلکه رگ های بیمار هم خراب میشه.

از اونجا که داروهای شیمی درمانی به مرور باعث آسیب به رگ ها میشن، عملیات رگ گرفتن و آنژیو کت گذاشتن، یکی از سختی های بیمارهای شیمی درمانی هست، بخصوص اگه رگ های نازکی داشته باشین و یا به اصطلاح بد رگ باشین.

یکی از خوشبختی های کشف شده، اختراع پورت هست ... پورت مثل یه آنژیوکت دائمی تو بدن کار گذاشته میشه و دیگه برای تزریق هر نوع داروی شیمی درمانی و تزریقی از اون پورت استفاده میشه، نه تنها سوزنش خیلی نازکه بلکه استفاده از اون خیلیییی راحته و با کمترین اذیت و درد انجام میشه.اینو کسی داره بهتون میگه که فوبیای سوزن داره، پس وقتی میگم درد کمی داره بهم اعتماد کنید. معمولا هم بعد از اتمام درمان با یه عمل سرپایی برداشته میشه.

پورت مثل یه دکمه گرد حدودا یک سانتی هست که طی جراحی با برش نهایتا دو سانتی ، زیر پوست شما در مسیر یکی از رگهای اصلی بدن کار گذاشته میشه و برای تزریق با استفاده از سوزن خاص از پورت  استفاده میکنن.شما برجستگی پورت رو میتونید ببینید ،پورت من  زیر گردنم و بالای سینه بود ولی بسته به شرایط بیمار محل پورت میتونه متفاوت باشه ولی مرسوم ترین اونها بالای قفسه سینه و یا روی بازو هست.

پزشک بعد اینکه پورت رو براتون کارگذاشت، ازتون با اشعه ایکس عکس میگیره که مطمئن شه پورت در محل درستی قرار گرفته.

خب بعد از گذاشتن پورت، یه مدت زمانی طول کشید که وجود یه دکمه روی بدن و اتصالش به رگ رو بتونم تحمل کنم ، اوایل کمی سختم بود و حس میکردم محل اتصال پورت به رگ اذیتم میکنه و داره به گردنم فشار میاد ولی به مرور برام عادی شد و بعد دو سه بار استفاده از پورت، با جون و دل اون ناراحتی های جانبی اش رو پذیرفتم.

وقتی پورت داریم، باید توجه کنیم که فرایند نگهداری و شستشوی اون به درستی انجام بشه، یعنی بعد از هر تزریق با استفاده از یک محلول مسیر پورت رو شستشو میدن تا مسیر پورت با دارو گرفته نشه. 

وجود جسم خارجی زیر پوست کمی آزاردهنده هست ولی همزمان که باید بخاطر نفع زیادش اونو تحمل کنیم، باید مراقب تغییر رنگ و یا کبودی محدوده و تب ناشی از عفونت پورت هم باشیم.

پس اولا" بعد از هر تزریق چه شیمی درمانی و چه تزریق های مربوط به سیتی اسکن و ام آر آی که از طریق پورت انجام میشه حتما" تاکید کنید که بعد از اتمام کار محل پورت با هپارین شستشو داده بشه.

دوما" به رنگ و محل پورت دقت داشته باشین، اگه تغییر رنگ داد و یا تب ولرز داشتین حتما" با پزشک مطرح کنید.

سوما" اگر درمانتون تمام شده ویا بین تزریقهاتون وقفه بیشتر از یکی دوماه  افتاده باید خاطرتون بمونه که برای جلوگیری از گرفته شدن مسیر اونو شستشو بدین.

چهارما" من که پورت گذاشتم فکر میکردم دیگه کلیه امور مرتبط با سوزن، با کاروانه :)) اما گویا حداقل در ایران برای عملیات خونگیری از پورت استفاده نمیکنن.

و در آخر اینکه گاهی پیش میاد که پورت به دلایلی بسته بشه که در این حالت امکان برداشتن و تعویض پورت طی عمل جراحی وجود داره.

*

اگه شما هم تجربه گذاشتن پورت رو داشتین لطفا با ما به اشتراک بزارید و اگر فکر میکنید این اطلاعات میتونه مفید باشه به بیماران شجاع که در مسیر شکست سلول های سالاطونی هستن، معرفی کنید.

9.جراحی ، شیمی درمانی و پرتو درمانی (یادداشت نهم روبان صورتی پیشکسوت)

وقتی جواب پاتولوژی رو میگیریم به این فکر کنیم که چقدر خوش شانس هستیم که مسیر  تشخیص رو طی کردیم، مسیر درمان برامون مشخص هست و آواره دکتر و آزمایشگاه ها نشدیم که بلکه  تشخیص بدن مشکل از کجاست. 

ضمن اینکه با جراحی - شیمی درمانی و پرتو درمانی عینهو جاروبرقی تمام بقایای سلول های سرطانی رو  میشه تمیز کرد و ریسک ابتلای مجدد رو تا حد خیلییییی زیادی کم و حتی صفر کرد... کاملا" منطقیه که آدم ناراحت باشه، بترسه و حتی شاکی بشه که چرا از بین این همه آدم، من مبتلا شدم، اما یه لحظه به این فکر کنید که اگه پزشک میگفت براتون هیچ راه درمانی وجود نداره چه حال بدتری پیدا میکردین؟ اون موقع حاضر بودین هر کاری کنید که یه دکتر بهمون امید بده و نسخه ی درمانی بزاره کف دستتون ...

به خودتون اجازه بدین که ناراحت باشین، برای خودتون غصه بخورید ولی نزارید این حالت مانع حرکت و ادامه دادنتون بشه.

وقتی نتیجه پاتولوژیمون رو به پزشک جراح و آنکولوژ نشون میدیم بسته به محل توده و نتیجه  پاتولوژی مسیر درمان هر فرد میتونه متفاوت باشه.

برای من که در هر دو مرحله، وجود توده رو زود تشخیص دادم، تصمیم اول بر جراحی و برداشتن توده بود ، بعد شیمی درمانی و بعد پرتو درمانی.

گاهی پزشک تصمیم میگیره که بیمار قبل از جراحی، شیمی درمانی بشه تا هم توده کوچک بشه / از بین بره و هم با عمل جراحی بعد از شیمی درمانی بتونه محل توده رو پاکسازی کنه.

پرتو درمانی معمولا" بعد از شیمی درمانی داده میشه ولی قانون نیست و  ممکن هست که پزشک بسته به شرایط بیمار تقدم و تاخر این روش های درمانی رو جابجاکنه.

جراحی: که مشخصه ، پزشک خود توده و احتمالا" لنف زیر بغل رو برمیداره ،و  بسته به سابقه ژنتیک بیمار ممکنه قسمتی یا کل سینه رو برداره، تو پست های بعد سعی میکنم پروسه جراحی ترمیم و بازسازی رو بهتون بگم.

شیمی درمانی: شامل تزریق دارو جهت متلاشی کردن سلولهای سرطانی و جلوگیری از تکثیر اونهاست.معمولا هفته ای یکبار یا دو هفته یکبار انجام میشه.

پرتو درمانی: راحت ترین بخش درمانه، انگار که میخوای حمام  آفتاب بگیری میری تو یه اتاق و نیم ساعت روی تخت دراز میکشی، اشعه میگیری و بدون درد و خونریزی میای خونه! بر خلاف شیمی درمانی، پرتو درمانی رو باید هر روز به جز پنج شنبه و جمعه برید. 

8.جواب پاتولوژی (یادداشت هشتم روبان صورتی پیشکسوت)

وقتی جواب پاتولوژی - توده مورد بررسی سرطان پستان رو گرفتین، مهمه که بدونید این جواب یه راهنمای پروسه  درمان برای پزشک آنکولوژ یا جراح هست.

 چند تا گزینه هست که میتونه بهمون یه دید از روند بیماری و درمان بده که بهشون تومور مارکر هم گفته میشه.

ER:وجود یا عدم وجود گیرنده های استروژن در توده ، مثبت و منفی بودن این گزینه در جواب آزمایش نشون میده که توده نسبت به میزان هورمون استروژن واکنش میده یا نه. 

PR: وجود یا عدم وجود گیرنده های پروژسترون در توده ،مثبت و منفی بودن پروژسترون نشون میده که سلول های سرطانی برای رشد نیازمند این هورمون هستند یا نه.

هر کدوم از این دو گزینه مثبت باشن، آنکولوژ با درمان های مخصوص سعی میکنه که هورمون ها رو در حد صفر و با ثبات قرار بده، معمولا بعد از شیمی درمانی هم برای تقریبا" 5 سال، این روند رو با قرص ادامه میدن تا خیالشون از عود مجدد توده راحت شه. قرصهایی که بیشتر اسمشون رو میشنویم تاموکسیفن، لتروزول و آروماسین هست.

از اونجا که منبع هورمونهای زنانه تخمدان ها هستند، پزشک ممکنه برای اینکه خیالش از بابت درمان راحت باشه با کمک دارو/ تزریق آمپول - عملکرد تخمدان ها رو موقتا" متوقف کنه که بهش میگن یائسه با استفاده از دارو. یا اینکه پیشنهاد میشه که با عمل جراحی تخمدان هارو خارج کنن.

اتفاق مسخره ای که برای من افتاد این بود که چون دلم میخواست بچه دوم داشته باشم و بعد از عمل تخلیه سینه ها، هر ماه میرفتم یه آمپول خیلی گنده و دردناک به شکمم میزدم که وحشتناک دردناک بود و سوزنش هم لامصب اندازه قطر خودکار بیک بود ... فکرکن یکسال هر ماه این آمپولهای کذایی رو زدم و آخرش با عود مجدد توده رفتم هیسترکتومی کردم یعنی رحم و تخمدانم رو برداشتم ، به اصطلاح هم پیاز رو خوردم ، هم چوب رو :)))

*

HER2: مثبت و منفی بودن این ژن - یا پروتئین ژن - به آنکولوژ این پیام رو میده که بیمار نسبت به داروی هرسپتین جواب خوبی خواهد گرفت. تا جاییکه من متوجه شدم  اگر HER2 منفی باشه استفاده از هرسپتین نه تنها کمک کننده نیست بلکه میتونه اثر منفی هم داشته باشه.

* اگر HER2 شما مثبت بود احتمال زیاد از داروی هرسپتین در درمان استفاده میشه و این مهمه که بخاطر اثرات جانبی آن تحت نظر دکتر قلب هم باشین.

KI67:نشون دهنده سرعت تکثیر سلولهای سرطانیه.توده های سرطانی اغلب علاقه زیادی به تکثیر در بدن دارند  و بر اساس عدد KI67 میزان وحشی بودن سلولها در تکثیر ارزیابی میشه.نکته مهم "زمان" شروع درمان که خیلی روش تاکید میکنم همینه.


گزینه آخر هم گرید یا درجه توده هست که  با TNM هم نشون داده میشه. 

T مخفف تومور است و نشون میده که چه مقدار از بافت سینه درگیر سرطان شده.
N مخفف گره است و مشخص می کنه که سرطان تا گره های لنفاوی پیشرفت کرده یا نه.
Mمخفف متاستاز است و نشون می ده که آیا سرطان به سایر قسمت های بدن گسترش پیدا کرده یا نه.

 گرید توده از صفر تا چهار دسته بندی میشه، به توده های گرید یک تا چهار هم بدخیم گفته میشه،که بر اساس اندازه توده و پیشروی سلولها و درگیری گره های لنفاوی، دسته بندی میشه.


گرید 0 سرطان سینه 

نوعی سرطان خوش خیم است به این معنی که سرطان در هیچ جای بدن گسترش نیافته است و سلول های سرطانی در سینه یعنی جایی که در آن شروع به رشد کرده اند، به عنوان سرطان ثابت در منشا مجاری (DCIS) ماندگار شده اند و به این معنی است که سرطان در مجاری شیر باقی می ماند.اگر در این مرحله تشخیص و درمان به موقع انجام شود، سرطان به نوع بدخیم تبدیل نمیشود.

گرید 1سرطان سینه 

معمولاً به معنی این است که یک سرطان نسبتاً کوچک است که رشد آن کند بوده و احتمال شیوع آن کمتر است. در این درجه سلول های سرطانی کوچکتر از دو سانتمتر هستند و به اطراف بافت سینه حمله می کنند و به گره های لنفاوی نرسیدن.

 گرید 2 سرطان سینه

تومور بزرگتر از مرحله 1 بین دو تا پنج سانتی متر هستند و به معنای گسترش سرطان در بافت های اطراف است اما در بعضی اوقات مرحله 2 بدین معنی است که سلولهای سرطانی به غدد لنفاوی نزدیک تومور رسیده اند.

گرید 3 سرطان سینه 

معمولاً به معنای سرطان بزرگتر  وفرد مبتلا دارای توموری با قطر بزرگتر از ۵ سانتیمتراست. تومور ممکن است شروع به گسترش در بافتهای اطراف و غدد لنفاوی اطراف سینه کند و بین چهار تا نه گره لنفاوی زیر بغل درگیر میشود.

 اگر سرطان به پوست سینه برسد، بیمار ممکن است به سرطان التهابی مبتلا شده باشد و علائمی مانند قرمز شدن پوست سینه ، تورم سینه و بالا رفتن دمای بدن به طور غیرعادی داشته باشد.


گرید 4 سرطان سینه 

پیشرفته ترین مرحله سرطان سینه است که سرطان به اندامهای دیگر بدن گسترش می یابد. به این بیماری سرطان ثانویه یا متاستاتیک نیز گفته می شود.در گرید ۴، گره های لنفاوی نه تنها به گره های لنفاوی مجاور گسترش یافته بلکه گره های لنفاوی دورتر و سایر اندام های بدن مانند ( مغز، استخوان، ریه ها و کبد) را نیز آلوده کرده است.

هر چقدر گرید سرطان بالاتر باشه، داروهای شیمی درمانی و جلسات پرتو درمانی قویتر خواهند بود اما، برای فرد تحت درمان خیلی فرقی نمیکنه،مثال عامیانه ای که به ذهنم میرسه دوز آنتی بیوتیک هست، یکی دوز چهارصد استفاده میکنه، یکی دوز 1200، ولی بالاخره هر دو دارن دارو رو میگیرن.

میخوام بگم اگه گرید شما حتی عدد چهار بود هم به خودتون حق بدین که بترسید و نگران بشید ولی نباید اجازه بدین این ترس جلوی اقدام برای درمان شما رو بگیره. تفاوت فقط  در دوز داروهای دریافتی شیمی درمانی و تعداد جلسات پرتو درمانی هست.

مثلا" اگر پرتو درمانی برای کسی که گرید 2 هست بیست جلسه هست، برای گرید 4 مثلا" 40 جلسه خواهد بود.