روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان
روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان

10.پورت (یادداشت دهم روبان صورتی پیشکسوت)

همیشه اولین توصیه من به بیمارانی که کاندید شیمی درمانی میشن، گذاشتن  پورت هست.

بنظر منی که از آمپول و آنژیوکت میترسم، یکی از سخت ترین مرحله ها رگ گرفتن جهت تزریق داروی شیمی درمانی هست ... , و متاسفانه تعداد پرستارهایی که در عملیات رگ گیری مهارت داشته باشن زیاد نیست . بعضی وقت ها بارها و بارها رگ گیری انجام میشه و نه تنها بیمار اذیت میشه، بلکه رگ های بیمار هم خراب میشه.

از اونجا که داروهای شیمی درمانی به مرور باعث آسیب به رگ ها میشن، عملیات رگ گرفتن و آنژیو کت گذاشتن، یکی از سختی های بیمارهای شیمی درمانی هست، بخصوص اگه رگ های نازکی داشته باشین و یا به اصطلاح بد رگ باشین.

یکی از خوشبختی های کشف شده، اختراع پورت هست ... پورت مثل یه آنژیوکت دائمی تو بدن کار گذاشته میشه و دیگه برای تزریق هر نوع داروی شیمی درمانی و تزریقی از اون پورت استفاده میشه، نه تنها سوزنش خیلی نازکه بلکه استفاده از اون خیلیییی راحته و با کمترین اذیت و درد انجام میشه.اینو کسی داره بهتون میگه که فوبیای سوزن داره، پس وقتی میگم درد کمی داره بهم اعتماد کنید. معمولا هم بعد از اتمام درمان با یه عمل سرپایی برداشته میشه.

پورت مثل یه دکمه گرد حدودا یک سانتی هست که طی جراحی با برش نهایتا دو سانتی ، زیر پوست شما در مسیر یکی از رگهای اصلی بدن کار گذاشته میشه و برای تزریق با استفاده از سوزن خاص از پورت  استفاده میکنن.شما برجستگی پورت رو میتونید ببینید ،پورت من  زیر گردنم و بالای سینه بود ولی بسته به شرایط بیمار محل پورت میتونه متفاوت باشه ولی مرسوم ترین اونها بالای قفسه سینه و یا روی بازو هست.

پزشک بعد اینکه پورت رو براتون کارگذاشت، ازتون با اشعه ایکس عکس میگیره که مطمئن شه پورت در محل درستی قرار گرفته.

خب بعد از گذاشتن پورت، یه مدت زمانی طول کشید که وجود یه دکمه روی بدن و اتصالش به رگ رو بتونم تحمل کنم ، اوایل کمی سختم بود و حس میکردم محل اتصال پورت به رگ اذیتم میکنه و داره به گردنم فشار میاد ولی به مرور برام عادی شد و بعد دو سه بار استفاده از پورت، با جون و دل اون ناراحتی های جانبی اش رو پذیرفتم.

وقتی پورت داریم، باید توجه کنیم که فرایند نگهداری و شستشوی اون به درستی انجام بشه، یعنی بعد از هر تزریق با استفاده از یک محلول مسیر پورت رو شستشو میدن تا مسیر پورت با دارو گرفته نشه. 

وجود جسم خارجی زیر پوست کمی آزاردهنده هست ولی همزمان که باید بخاطر نفع زیادش اونو تحمل کنیم، باید مراقب تغییر رنگ و یا کبودی محدوده و تب ناشی از عفونت پورت هم باشیم.

پس اولا" بعد از هر تزریق چه شیمی درمانی و چه تزریق های مربوط به سیتی اسکن و ام آر آی که از طریق پورت انجام میشه حتما" تاکید کنید که بعد از اتمام کار محل پورت با هپارین شستشو داده بشه.

دوما" به رنگ و محل پورت دقت داشته باشین، اگه تغییر رنگ داد و یا تب ولرز داشتین حتما" با پزشک مطرح کنید.

سوما" اگر درمانتون تمام شده ویا بین تزریقهاتون وقفه بیشتر از یکی دوماه  افتاده باید خاطرتون بمونه که برای جلوگیری از گرفته شدن مسیر اونو شستشو بدین.

چهارما" من که پورت گذاشتم فکر میکردم دیگه کلیه امور مرتبط با سوزن، با کاروانه :)) اما گویا حداقل در ایران برای عملیات خونگیری از پورت استفاده نمیکنن.

و در آخر اینکه گاهی پیش میاد که پورت به دلایلی بسته بشه که در این حالت امکان برداشتن و تعویض پورت طی عمل جراحی وجود داره.

*

اگه شما هم تجربه گذاشتن پورت رو داشتین لطفا با ما به اشتراک بزارید و اگر فکر میکنید این اطلاعات میتونه مفید باشه به بیماران شجاع که در مسیر شکست سلول های سالاطونی هستن، معرفی کنید.

9.جراحی ، شیمی درمانی و پرتو درمانی (یادداشت نهم روبان صورتی پیشکسوت)

وقتی جواب پاتولوژی رو میگیریم به این فکر کنیم که چقدر خوش شانس هستیم که مسیر  تشخیص رو طی کردیم، مسیر درمان برامون مشخص هست و آواره دکتر و آزمایشگاه ها نشدیم که بلکه  تشخیص بدن مشکل از کجاست. 

ضمن اینکه با جراحی - شیمی درمانی و پرتو درمانی عینهو جاروبرقی تمام بقایای سلول های سرطانی رو  میشه تمیز کرد و ریسک ابتلای مجدد رو تا حد خیلییییی زیادی کم و حتی صفر کرد... کاملا" منطقیه که آدم ناراحت باشه، بترسه و حتی شاکی بشه که چرا از بین این همه آدم، من مبتلا شدم، اما یه لحظه به این فکر کنید که اگه پزشک میگفت براتون هیچ راه درمانی وجود نداره چه حال بدتری پیدا میکردین؟ اون موقع حاضر بودین هر کاری کنید که یه دکتر بهمون امید بده و نسخه ی درمانی بزاره کف دستتون ...

به خودتون اجازه بدین که ناراحت باشین، برای خودتون غصه بخورید ولی نزارید این حالت مانع حرکت و ادامه دادنتون بشه.

وقتی نتیجه پاتولوژیمون رو به پزشک جراح و آنکولوژ نشون میدیم بسته به محل توده و نتیجه  پاتولوژی مسیر درمان هر فرد میتونه متفاوت باشه.

برای من که در هر دو مرحله، وجود توده رو زود تشخیص دادم، تصمیم اول بر جراحی و برداشتن توده بود ، بعد شیمی درمانی و بعد پرتو درمانی.

گاهی پزشک تصمیم میگیره که بیمار قبل از جراحی، شیمی درمانی بشه تا هم توده کوچک بشه / از بین بره و هم با عمل جراحی بعد از شیمی درمانی بتونه محل توده رو پاکسازی کنه.

پرتو درمانی معمولا" بعد از شیمی درمانی داده میشه ولی قانون نیست و  ممکن هست که پزشک بسته به شرایط بیمار تقدم و تاخر این روش های درمانی رو جابجاکنه.

جراحی: که مشخصه ، پزشک خود توده و احتمالا" لنف زیر بغل رو برمیداره ،و  بسته به سابقه ژنتیک بیمار ممکنه قسمتی یا کل سینه رو برداره، تو پست های بعد سعی میکنم پروسه جراحی ترمیم و بازسازی رو بهتون بگم.

شیمی درمانی: شامل تزریق دارو جهت متلاشی کردن سلولهای سرطانی و جلوگیری از تکثیر اونهاست.معمولا هفته ای یکبار یا دو هفته یکبار انجام میشه.

پرتو درمانی: راحت ترین بخش درمانه، انگار که میخوای حمام  آفتاب بگیری میری تو یه اتاق و نیم ساعت روی تخت دراز میکشی، اشعه میگیری و بدون درد و خونریزی میای خونه! بر خلاف شیمی درمانی، پرتو درمانی رو باید هر روز به جز پنج شنبه و جمعه برید. 

8.جواب پاتولوژی (یادداشت هشتم روبان صورتی پیشکسوت)

وقتی جواب پاتولوژی - توده مورد بررسی سرطان پستان رو گرفتین، مهمه که بدونید این جواب یه راهنمای پروسه  درمان برای پزشک آنکولوژ یا جراح هست.

 چند تا گزینه هست که میتونه بهمون یه دید از روند بیماری و درمان بده که بهشون تومور مارکر هم گفته میشه.

ER:وجود یا عدم وجود گیرنده های استروژن در توده ، مثبت و منفی بودن این گزینه در جواب آزمایش نشون میده که توده نسبت به میزان هورمون استروژن واکنش میده یا نه. 

PR: وجود یا عدم وجود گیرنده های پروژسترون در توده ،مثبت و منفی بودن پروژسترون نشون میده که سلول های سرطانی برای رشد نیازمند این هورمون هستند یا نه.

هر کدوم از این دو گزینه مثبت باشن، آنکولوژ با درمان های مخصوص سعی میکنه که هورمون ها رو در حد صفر و با ثبات قرار بده، معمولا بعد از شیمی درمانی هم برای تقریبا" 5 سال، این روند رو با قرص ادامه میدن تا خیالشون از عود مجدد توده راحت شه. قرصهایی که بیشتر اسمشون رو میشنویم تاموکسیفن، لتروزول و آروماسین هست.

از اونجا که منبع هورمونهای زنانه تخمدان ها هستند، پزشک ممکنه برای اینکه خیالش از بابت درمان راحت باشه با کمک دارو/ تزریق آمپول - عملکرد تخمدان ها رو موقتا" متوقف کنه که بهش میگن یائسه با استفاده از دارو. یا اینکه پیشنهاد میشه که با عمل جراحی تخمدان هارو خارج کنن.

اتفاق مسخره ای که برای من افتاد این بود که چون دلم میخواست بچه دوم داشته باشم و بعد از عمل تخلیه سینه ها، هر ماه میرفتم یه آمپول خیلی گنده و دردناک به شکمم میزدم که وحشتناک دردناک بود و سوزنش هم لامصب اندازه قطر خودکار بیک بود ... فکرکن یکسال هر ماه این آمپولهای کذایی رو زدم و آخرش با عود مجدد توده رفتم هیسترکتومی کردم یعنی رحم و تخمدانم رو برداشتم ، به اصطلاح هم پیاز رو خوردم ، هم چوب رو :)))

*

HER2: مثبت و منفی بودن این ژن - یا پروتئین ژن - به آنکولوژ این پیام رو میده که بیمار نسبت به داروی هرسپتین جواب خوبی خواهد گرفت. تا جاییکه من متوجه شدم  اگر HER2 منفی باشه استفاده از هرسپتین نه تنها کمک کننده نیست بلکه میتونه اثر منفی هم داشته باشه.

* اگر HER2 شما مثبت بود احتمال زیاد از داروی هرسپتین در درمان استفاده میشه و این مهمه که بخاطر اثرات جانبی آن تحت نظر دکتر قلب هم باشین.

KI67:نشون دهنده سرعت تکثیر سلولهای سرطانیه.توده های سرطانی اغلب علاقه زیادی به تکثیر در بدن دارند  و بر اساس عدد KI67 میزان وحشی بودن سلولها در تکثیر ارزیابی میشه.نکته مهم "زمان" شروع درمان که خیلی روش تاکید میکنم همینه.


گزینه آخر هم گرید یا درجه توده هست که  با TNM هم نشون داده میشه. 

T مخفف تومور است و نشون میده که چه مقدار از بافت سینه درگیر سرطان شده.
N مخفف گره است و مشخص می کنه که سرطان تا گره های لنفاوی پیشرفت کرده یا نه.
Mمخفف متاستاز است و نشون می ده که آیا سرطان به سایر قسمت های بدن گسترش پیدا کرده یا نه.

 گرید توده از صفر تا چهار دسته بندی میشه، به توده های گرید یک تا چهار هم بدخیم گفته میشه،که بر اساس اندازه توده و پیشروی سلولها و درگیری گره های لنفاوی، دسته بندی میشه.


گرید 0 سرطان سینه 

نوعی سرطان خوش خیم است به این معنی که سرطان در هیچ جای بدن گسترش نیافته است و سلول های سرطانی در سینه یعنی جایی که در آن شروع به رشد کرده اند، به عنوان سرطان ثابت در منشا مجاری (DCIS) ماندگار شده اند و به این معنی است که سرطان در مجاری شیر باقی می ماند.اگر در این مرحله تشخیص و درمان به موقع انجام شود، سرطان به نوع بدخیم تبدیل نمیشود.

گرید 1سرطان سینه 

معمولاً به معنی این است که یک سرطان نسبتاً کوچک است که رشد آن کند بوده و احتمال شیوع آن کمتر است. در این درجه سلول های سرطانی کوچکتر از دو سانتمتر هستند و به اطراف بافت سینه حمله می کنند و به گره های لنفاوی نرسیدن.

 گرید 2 سرطان سینه

تومور بزرگتر از مرحله 1 بین دو تا پنج سانتی متر هستند و به معنای گسترش سرطان در بافت های اطراف است اما در بعضی اوقات مرحله 2 بدین معنی است که سلولهای سرطانی به غدد لنفاوی نزدیک تومور رسیده اند.

گرید 3 سرطان سینه 

معمولاً به معنای سرطان بزرگتر  وفرد مبتلا دارای توموری با قطر بزرگتر از ۵ سانتیمتراست. تومور ممکن است شروع به گسترش در بافتهای اطراف و غدد لنفاوی اطراف سینه کند و بین چهار تا نه گره لنفاوی زیر بغل درگیر میشود.

 اگر سرطان به پوست سینه برسد، بیمار ممکن است به سرطان التهابی مبتلا شده باشد و علائمی مانند قرمز شدن پوست سینه ، تورم سینه و بالا رفتن دمای بدن به طور غیرعادی داشته باشد.


گرید 4 سرطان سینه 

پیشرفته ترین مرحله سرطان سینه است که سرطان به اندامهای دیگر بدن گسترش می یابد. به این بیماری سرطان ثانویه یا متاستاتیک نیز گفته می شود.در گرید ۴، گره های لنفاوی نه تنها به گره های لنفاوی مجاور گسترش یافته بلکه گره های لنفاوی دورتر و سایر اندام های بدن مانند ( مغز، استخوان، ریه ها و کبد) را نیز آلوده کرده است.

هر چقدر گرید سرطان بالاتر باشه، داروهای شیمی درمانی و جلسات پرتو درمانی قویتر خواهند بود اما، برای فرد تحت درمان خیلی فرقی نمیکنه،مثال عامیانه ای که به ذهنم میرسه دوز آنتی بیوتیک هست، یکی دوز چهارصد استفاده میکنه، یکی دوز 1200، ولی بالاخره هر دو دارن دارو رو میگیرن.

میخوام بگم اگه گرید شما حتی عدد چهار بود هم به خودتون حق بدین که بترسید و نگران بشید ولی نباید اجازه بدین این ترس جلوی اقدام برای درمان شما رو بگیره. تفاوت فقط  در دوز داروهای دریافتی شیمی درمانی و تعداد جلسات پرتو درمانی هست.

مثلا" اگر پرتو درمانی برای کسی که گرید 2 هست بیست جلسه هست، برای گرید 4 مثلا" 40 جلسه خواهد بود.

7. پت اسکن چیست؟ Positron Emission Tomography (یادداشت هفتم روبان صورتی پیشکسوت)

پت اسکن یه روش تصویربرداری خیلی دقیق و پیشرفته هست که  به پزشکان نشون میده که چه اتفاقی داره در بدن  میافته ومناطق دارای فعالیت سلولی شدید، که ممکنه نشانه بیماری باشد، رو نشان می ده.

پت اسکن خیلی خفنه و میتونه تغییرات اولیه درسلول ها رو تشخیص بده و  اطلاعاتی درمورد نحوه عملکرد بدن، آشکار شدن بیماری ها  و در مورد نحوه بروز بیماری هم سرنخ ها خوبی به پزشک میده. همچنین میتونه نواحی سرطانی و بدخیم در بافتهای سلولی رو تشخیص بده.

تفاوت این اسکن با سی تی اسکن یا ام آر آی هم اینه که اونا  تغییرات بدن رو بعد از اینکه یه بیماری ساختار اندام یا بافت ها رو تغییر داد شناسایی میکنن.

وقتی قرار میشه که پت اسکن انجام بدیم، ابتدا پزشک ماده رادیواکتیوی به نام ردیاب هسته ای (یا همان “ردیاب”) بهتون میده که تو سایت ها نوشته هم تزریقیه و هم مثل استنشاق گاز ولی برای من اینطوری بود که تو یه بطری بزرگ آب معدنی دارویی ریختن و من باید هر یک ربع یک لیوان میخوردم و بعد هم قبل اینکه برم برای اسکن، یه دارویی از پشت پاراوان بهم تزریق کردن، چون رادیو اکیتو هست پرستارها سعی میکنند حداقل ارتباط رو با بیمار در زمان تزریق و بعد از اون داشته باشن.

 ردیاب تشعشعاتی از خودش ساطع می کنه که دستگاه پت اسکن اونها ها رو می گیره و  با تصاویری که ازتون گرفته می شه، میفهمن که ردیاب کجا رفته. اگر ردیاب در مناطقی خاص تجمع کنه میتونه نشونه بیماری باشه. با کمک این رد یاب ناهنجاری‌ها در فعالیت‌های سلولی قبل از اینکه تغییراتی در آناتومی اعضا به صورت محسوس رخ بده رو میتونن ببینن.

*

موارد استفاده پت اسکن زیاده ولی در مورد کنسر پستان به پزشک دید میده که توده های سرطانی چقدر در بدن گسترده شدن، که مثلا" در مواردی که گستردگی زیاد هست معمولا" جراحی رو عقب میاندازند تا با شیمی درمانی و پرتو درمانی توده کوچیک بشه و خارج کردن اون با جراحی موفقیت آمیز باشه. 

همچنین گاهی بعد از انجام شیمی درمانی و پرتودرمانی با استفاده از پت اسکن روند بهبود بیماری رو بررسی میکنند.

1. پیدا کردن سرطان.

2. بررسی اینکه توده سرطانی تو بدن پخش شده یا نه و اینکه در کدام قسمت ها بیشتر تجمع داره که برای پرتو درمانی هم استفاده میشه.

3- بررسی فرایند درمان 

4.  تعیین عود مجدد سرطان

نکته خیلی مهم: فکر میکنید اون ردیابی که به بیمار تزریق میشه چی هست؟؟ گلوکز یا قند!! یعنی وقتی سلول های سرطانی قند  میبینن سریع دورش جمع میشن تا تغذیه کنن و با این تله ی متابولیکی پت اسکن سلول های مخرب رو شناسایی میکنه ... برای همینه که خیلی تاکید میشه بخصوص در دوران ابتلا به سرطان از مصرف هر نوع قندی خودداری بشه ... قند، قنده و نباید خودمونو با قند طبیعی - عسل و خرما و ... گول نزنیم ... این سلول های سرطانی انقده گشنه و دَله هستن که نمیگن، این قند طبیعیه نمیخوریم و اعتصاب میکنیم و صبر میکنیم تا برامون بستنی بیارن! :)) هر نوع قندی رو میبلعن و بزرگ میشن و تا وقتی خودشون کامل سیر نشن مواد غذایی - مفید و غیر مفید - به بقیه سلول ها نمیرسه! 

ترسناکه ولی با خوردن هر چیزی ما اول سلول های سرطانی رو تغذیه میکنیم و بعد به بقیه سلول های بدن مواد غذایی میرسه ... خلاصه بگم که این سلولهای سرطانی خیلی دَله و گشنه هستن و مثال بارز از نخورده بگیر بده به خورده:))

تنها قندی که حریف سلولهای سرطانیه، که به عنوان قند جذبش میشن و بعد مثل بمب منهدم میشن، ویتامین سی هست که من اینو بعد تموم شدن درمانم متوجه شدم. ویتامین سی مثل عامل نفوذی، کارشو خیلی خوب انجام میده.

*

خود دستگاه پت اسکن هم یه دایره مثل حلقه یا انگشتر هست که یه تخت از وسطش رد میشه ، اگه فکر میکنید استرس میگیرید یا قبلش اعلام کنید و داروی آرامبخش بخورید یا مثل من چشماتونو از همون اول ببندید و به اتفاق ها و خاطرات خوشی که داشتین فکر کنید تا این چند دقیقه بگذره.

این داروی رد یاب ، رادیو اکتیو هستن و درسته که در مقابل نتایجی که بهمون میدن، ضرر چندانی ندارند ولی اگر تکون بخورید و عکسها خراب شه احتمالا باید بعد چند روز دوباره این ردیاب رو بگیرید که هم برای خودتون ضرر داره و هم اینکه بالاخره نوبت کسانی که منتظر هستن تا بهشون وقت پت اسکن داده بشه هم عقب میافته و احتمالا" هزینه بیشتری هم باید بدین.

بعد از اسکن، خودتونو ببندید به مایعات تا  ردیاب را از بدنتون دفع بشه و  از انجا که تا مدت کوتاهی رادیو اکتیو هستید، توصیه میشه که در ارتباط با خانم های باردار، بچه ها یا نوزادان نباشید، حتی بعد اسکن هم از در پشتی میفرستنتون بیرون که با بقیه بیماران اتاق انتظار تماس نداشته باشین. 

*

در آخر اینکه این دستگاه پت اسکن خیلی خیلی گرون هست و زمانیکه من انجام دادم  تو کل ایران فکر کنم فقط چهار تا مرکز داشتن که من بیمارستان مسیح دانشوری  رفتم و خب هزینه اونم زیاد بود.

مورد دیگه اینکه از بین تمام پزشکهایی که من پیششون رفتم فقط یه دکتر بهم این پیشنهاد رو داد و بقیه اصلا" اشاره ای هم بهش نکردن ... درحالیکه میبینید که تا چه میزان میتونه دقیق بدن فرد مبتلا رو بررسی کنه، برای همینه که پیشنهاد میدم همیشه برای مشورت گرفتن نظر چندتا دکتر رو بپرسین.

اگر اطلاعات تکمیلی دیگه ای دارید که من بهشون اشاره نکردم لطفا" لینک اونو برام بفرستید.

و اگر تجربه پت اسکن داشتین هم باهامون به اشتراک بزارید.

ماچ به لپتون.

6.انتخاب دکتر آنکولوژ (یادداشت ششم روبان صورتی پیشکسوت)


وقتی اسم توده یا سرطان به میون میاد، همه استرس میگیریم ... رفتار آدمها در برابر شنیدن این اخبار متفاوته ، 

بعضی ها کلا" انکار میکنند و فکر میکنند اگه بهش فکر نکنن توده هم بهش بر میخوره، قهر میکنه میره که در واقع بهش فرصت میدیم که تو بدنمون جا خوش کنه و گسترش پیدا کنه.

بعضی ها که تعدادشون  خیلی زیاده میترسن ... کمی به خودشون زمان میدن و بعد میرن دنبال درمان.

و یه عده که بنظرم خیلی شجاع تر هستند با وجود ترسی که دارن ، اهمیت زمان در شروع درمان رو میدونن و با اینکه کل وجودشون پر از نگرانیه پرونده هارو میزنن زیر بغل و میرن نظر دکترها رو بپرسن.

خب قسمت خوب ماجرا در ایران اینه که  میتونیم مستقیم بریم پیش متخصص   و فوق تخصص تا نظر و تشخیصشون رو بپرسیم ....این فرایند در کشورهای دیگه - اروپایی و کانادایی - که درمان رایگان دارند باید کلی تو نوبت پزشک عمومی بمونن و بعد نامه بگیرن برای ویزیت پزشک متخصص و همه اینا کلی زمان میبره و  بعضا" انقدر زمانبر هست که زمان طلایی رو از دست میدن و پروسه درمان هم طولانی تر میشه.

ضمن اینکه  الان شما میتونید تو خونه بشینید و بصورت آنلاین مدارک پزشکیتون رو برای دکترهای مختلف بفرستید و تشخیصشون رو بپرسید.

یه سری سایت ها هستند که بیمارها نظراتشون رو مینویسند وبرای انتخاب پزشک میتونید نظراتشون رو بخونید ...  مثل سایت نوبت .


ببینید همه ماها که مبتلا شدیم ته دلمون میخوایم بریم پیش یه دکتر که بهمون بگه: هیچی نیست بابا، یه قرص کوچولو بهمون بده و بگه دو هفته دیگه خوب شدی! 

من برای درمان خودم پیش سه تا  آنکولوژ رفتم ... اول نظرشو میپرسیدم و بعد نظر دکترهای دیگه رو میگفتم که ببینم چی میگه، و از روی بازخوردی که میگرفتم سعی میکردم بهترین رو انتخاب کنم که خدارو شکر هر کدوم یه نظر متفاوت دادن :))

یکی گفت: از همین امروز هشت جلسه شیمی درمانی رو شروع کن و پرتو درمانی نیاز نیست!

یکی گفت: اول جراحی، بعد هم شیمی درمانی هم پرتو درمانی!

یکی گفت: اول شیمی درمانی بعد جراحی.

گیج شده بودیم و رفتیم پیش دکتر بعدی که ببینم نظرش به کدوم دکتر نزدیکه و همونو انجام بدم که ایشون کلا" یه تشخیص دیگه ای داد.

خب منم ته دلم دوست داشتم حرف اونیکه میگه نیازی به شیمی درمانی نیست رو بپذیرم ولی خودمونو نباید گول بزنیم.


در انتخاب دکتر آنکولوژ  این موارد مهم هست:

اول اینکه پزشک  خیلی پیر و فرتوت نباشه، درسته تجربه خوبی دارند ولی دانششون لزوما به روز نیست ، در دسترس باشه و محل تزریق شیمی درمانی ترجیحا نزدیک و یا طرف قرارداد بیمه اتون باشه. شیمی درمانی معمولا" یک هفته درمیون هست و شما باید دوره درمان بصورت مرتب این مسیر رو طی کنید.

بعضی دکتر ها تو مطب خودشون تزریق رو انجام میدن که مجاز نیست چون نمیتونن مثل بیمارستان کلیه امور نظافتی و بهداشتی رو رعایت کنن.  مثلا" یه دکتری که رفته بودم که ناخونهای پرستار از نوک دستکش زده بود بیرون و این برای مریضی که داره شیمی درمانی میشه و سیستم دفاعی بدنش در حداقل ممکن هست، خطرناکه و میتونه باعث بیماری جدیدی بشه. در صورتیکه مثلا" بیمارستانی که شیمی درمانی میشدم حتی سرویس بهداشتی بیمارا از پرستارهای همون اتاق جدا بود و بصورت مرتب ضد عفونی میشد.

دوم اینکه منشی با اخلاقی داشته باشن، بنظرم منشی با اخلاق آدمیزاد در حد خود پزشک، مهمه ... برای خیلی  از منشی ها اصلا"  نوبت دهی معنی نشده! فرقی نمیکنه شما چه ساعتی وقت گرفته باشی،  یه کاغذ میزنن که وقت شما حدودیه و بین سه تا چهار ساعت معطلی دارید! تا یک ساعت هم میشه گفت منطقیه ولی بیشتر از اون یعنی منشی کارشو درست انجام نمیده و تلاش میکنه مطب رو شلوغ نشون بده ... بهترین منشی که دیدم سرکار خانم رحمانی منشی دکتر کاویانی بودن که انقدر قشنگ مدیریت میکرد و بااحترام پاسخگوی همه بیماران بود که کیف میکردی.

مثلا" منشی دکتر خودم  که خواهر  دکتر هم بود، تو گرمای شدید، برای مریضهای شیمی درمانی که بخاطر دارو عموما" گُر میگیرن، کولر هم نمیزد و میگفت خرابه!

سوم که خودمم تا حالا ندیده بودم ویزیت گروهی بود :)) بعد سه ساعت انتظار وقتی نوبتم شد و رفتم اتاق دکتر دیدم ده نفر دور تا دور اتاق نشستن و شما باید در مقابل چشمان کنجکاو بقیه بیمارها سوالاتت رو میپرسیدی و کلا" حریم شخصی معنی نداشت.این شاید براتون خنده دار باشه ولی وقتی میخواهید سوال بپرسین یا حتی جواب سوال پزشک رو مقابل کلی چشم کنجکاو بدین متوجه سختی شرایط میشید.


پیشنهاد من اینه که حتما" نظر دو سه پزشک رو بپرسین، مثلا" تست آنکوتایپ و پت اسکن رو همه دکترهایی که من پیششون رفته بودم نمیگفتن و وقتی از یکی از معروف ترین دکترها سوال پرسیدم جلوی ما زنگ زد از یه دکتر دیگه جزئیاتش رو پرسید که چی هست و آیا به درد میخوره یا نه!

 وقتی تو اتاق انتظار هستین نظر بقیه بیمارها رو در مورد پروسه درمان و در دسترس بودن پزشک بپرسین و لطفا" جزئیات بیماری دیگران رو نپرسید.

اخلاق پزشک و اینکه پروسه درمان رو خوب براتون توضیح بده خیلی مهمه. مثلا" دکتر پیام آزاده خیلی عالی برامون تشریح کرد که نظرش چی هست و پروسه درمان رو بر چه مبنایی داره میچینه ولی دکتر نجفی یه مقدار خشن برخورد میکنن.


پزشک آنکولوژ من دکتر فاضل الهی بودن که خودشون بسیار توانمند و عالی با آرامشی زیاد واخلاق خوش بودند،  ولی مطبشون شرایط طاقت فرسایی داشت و خودشون هم تو دوران کرونا که تو اتاق پر مریض بود هم ماسک نمیزدن ... اواخر کرونا هم متاسفانه خودشون کرونا گرفتن و دیگه مریض جدید نگرفتن و ما که دوران تزریقمون تموم شده بود رو به دکترهای دیگه ارجاع دادند. 

دو جلسه پیش یه دکتر دیگه تو بیمارستان جم رفتم  که اصلا" دقت مناسبی نداشتن و خودم باید بهشون یه مواردی رو یادآوری میکردم  و در نهایت رفتم پیش خانم شیرین حقیقی که بسیار دقیق و با حوصله هستند و شرایط انتظار مطب هم به نسبت قبلی ها بهتر هست.مثلا" من سه سال تحت نظر دکتر الهی بودم و ایشون بهم تست تراکم استخوان نداده بود که وقتی با دستور دکتر حقیقی تست دادم متوجه شدم پوکی استخوان گرفته ام و باید به سرعت درمان کنم.


لطفا" اگر تحت نظر پزشک آنکولوژ هستین ، اسم پزشک و تجربه اتون رو بگید که بتونه در انتخاب دکتر خوب به بقیه کمک کنه.