روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان
روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان

سال جدید

سال نوتون مبارک 

تنتون سالم و دلتون خوش 


سال قبل سال خوبی نبود

بی تعارف... 


فقط خواستم پستی بگذارم. 

بعدا ماجرای اخرین ویزیت مریم در ‌1402 را می نویسم. 

اعصاب و تهوع

به وضوح هر وقت مریم عصبی میشه،

اون حالت تهوع و ویار شدیدتر میشه.... 

ویار زندگی

مریم بدجور حالت تهوع داره

بر خلاف دورانهای بارداریش از همه چیز بدش میاد

خصوصا از هر بویی...

امروز گفت به فکر خودکشی افتادم!

حال روحیش خوب نیست... 

بهش گفتم تو زندگی  و سلامتی را حامله ای

مرداد سال آینده انشالله این بار را زمین می. گذاری و سلامتی را به دنیای خودت می آری!



این روزها فرزندانم هم شرایط روحی و جسمی خوبی ندارند و مدام بیمارند....

خدایا شکرت

خوان سوم

بیمارستانیم

در خوان سوم از هشت خوان شیمی درمانی! 

مریم این سری شب کم خوابید و صبح خیلی استرس داشت و به تبعش مقداری حال تهوع و....

دکتر گفت تمام بدن دردها و خارش بدن و.... طبیعی هست و نشانه ی واکتش مثبت بدن به داروست. خدای را شکر. 


بدن دردهای شدید

این روزها و قبل از انجام. سومین شیمی. درمانی، به شدت بدن و مفاصل مریم درد می کنه...

اما چاره ای جز تحمل نیست و می دونیم که این دردها هزینه ایه که بزای از بین بردن اون سلولهای کشنده در بدنش می ده...

مطمئنیم که با لطف خدای بزرگ، این روزها خواهد گذشت و ختم بخیر خواهد شد... 

پسر کوچکم یکی دوبار از اینکه مادرش مو نداره اظهار ناراحتی کرده و مادرشو تشویق به خرید کلاه گیس می کنه... 

امسال ما عید کاملا متفاوتی خواهیم داشت. 

گاهی دلم می خواد بشینم زار و زار گریه کنم، اما باید قوی باشیم.. 

لطفا دعامون کنید.