روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان
روبان صورتی

روبان صورتی

روزنوشته های همسر زنی از روزهای آغازین مشخص شدن ابتلا به سرطان

زری ، المیرا

زهرا با زری خواهر مریم آدم خاصیه.... بگذریم!

روز قبل  عمل زنگ. زده بود گ اعلام کرده بود مامانشو خواب دیده که با تشر ازش خواسته جویای احوال مریم بشه.

این یعنی پدر و مادر فوت شده ی مریم نگرانشن...

مثل پدر و مادر من که چند روزه جانفشانانه سعی می کنند شرایط خوبی رو برای مریم و ما فراهم کنند.

نکته جالب دیگه  شکی هست که همسر کوچکترین داداشم کرده  و با گریه می. گه احساس می. کنم برای یکی تون اتفاقی افتاده... 

درد و درن

مریم دختر مقاومی هست. 

اما امروز درد می کشید مه البته بعد از عمل طبیعیه.

ترشحات جمع شده در درن را اندازه گیری کردیم که 65 میل شد.

دکتر گفت که حداقل تا شنبه بایددرتها وصل باشه و البته این مریمو اذیت می کنه....

درنها طوری به مریم وصل شدهمه رو به پایین هست و این ظاهرا نکته ی مثبتی هست. 

مریم کمی عصبی و بی حوصله شده که به خاطر دردها و نگرانی نراحل درمانی هست. 

دعا کنید دوستان. 



ترخیص

انشالله مریم امروز ظهر مرخص میشه. دیشب توی ccu تنها بود. یه مقدار از نظر اکسیژن مشکل داشت که خوشبختانه حل شد.

دیشب یه مقدار راه رفت و امروز با دو تا درن که بهش وصله مرخص میشه.

درن یا drain یه وسیله هست برای تخلیه ترشحات( چیزی شبیه ساکشن)

خوبی روزهای بیماری و سخت اینه که می گذره! اما امیدوارم به خیر...

شعر را برای دکتر فرستادم و تشکر کرد 

شعر برای دکتر

شاعر نیستم اما گاهی دلی یه جیزاهایی مرتکب میشم. لحظاتی قبل این شعر را برای دکتر گفتم... 

بعد از خدا امید ما، دستانت ای مرد

ای مایه ی آرامش و پایان هر درد
ای مرد فاضل، ای طبیب خوب و خوشنام
دادی به قلب ما سکون و شوق و آرام
کردی برون از سینه ی ما توده ها را
شافی شدی ای عالم الابدان، خدا را
*عباس* نامت ای تو معنای شرافت
*دکتر علی بخشی*، درخشانست نامت
نور خدا در زندگیتان باد تابان
ای فخر میهن، با اصالت مرد مردان
هم نور دیده هم عزیز و مهربانید
فرزند پاک و مفخر فرهنگیانید
در وصف شکر لطفتان من ناتوانم
با این زبان قاصر خود، قدردانم